کد خبر: 3423

خاطرات شمال محالِ یادش بره؛

واقعیت ماجرای فلیپ توریست و دوچرخه‌سوار آلمانی/ بر این مهمان‌نوازی باید خون گریست!

فلیپ توریست دوچرخه‌سوار آلمانی یک سفر تراژیک به ایران داشت که در صورت رسانه‌ای شدن آن در خارج از کشور باید بر این مهمان‌نوازی هم‌وطنان خون گریست.

به گزارش کندو نیوز، هفت جوان ۱۲ روز پیش در شمال ایران فلیپ گردشگر آلمانی را به طرز وحشیانه‌ای کتک می‌زنند. فلیپ به‌تازگی از سرطان نجات‌یافته است و در کمک به کمپین سرطانی‌ها قصد سفر با دوچرخه به چند کشور ازجمله ایران را داشته است.

 

میزبانان فک فلیپ مهمان را پایین می‌آورند

مانی رهنما خواننده پاپ کشورمان نزدیک به یک هفته پیش در صفحه اینستاگرام خود تصویری از این توریست دوچرخه‌سوار آلمانی در بیمارستان منتشر می‌کند و می‌نویسد:

 

«سلام دوستان، ایشون فلیپ دوچرخه‌سوار توریستی هستند که در حین عبور از منطقه‌ای در مازندران، به‌قصد سرقت مورد تعرض و ضرب و شتم قرار گرفتند و متأسفانه فک و صورت و دندانهاشون هم بسیار آسیب دیدند، من میخوام بپرسم کم به دوچرخه‌سوارهای داخل کشور آزار و اذیت میرسونن بعضی از نامردمان بی‌فرهنگ، حتی‌الامکان آبرومون رو در جهان نبرند تا از ما به‌عنوان راهزن یاد نشه، این جوان آلمانی قصد داشت از آلمان و ترکیه و ایران و تاجیکستان و ... خودش رو به هند برسوونه چرا باید تو این‌همه کشور، در ایران آزار ببینه؟ به کجا داریم می‌رسیم، جالبه که از فدراسیون دوچرخه و مسئولین مملکت هیچ‌کس نرفته ایشون رو عیادت و دلجویی کنه بلکه خنده‌دار یا گریه‌دارش اینجاست که فدراسیون دوچرخه‌سواری جمهوری اسلامی ایران بیانیه‌ای صادر کرده که ایشون مجوز عبور توریستی از ایران نداشته...»

 

 

 

برای فلیپ شمال ایران خطرناک‌تر از سرطان بود

امروز که مصادف بود با رفتن فلیپ از ایران، بسیاری از سلبریتی‌ها درباره این اتفاق اظهار تأسف کرده و در رسانه‌های اجتماعی خود پیام‌هایی را منتشر کردند.

 

پرویز پرستویی با انتشار دو تصویر از فلیپ، یکی قبل از ضرب و شتم و یکی بعدازآن، ابراز امیدواری می‌کند که این خبر صحت نداشته باشد. این بازیگر مطرح سینما و تلویزیون ایران در ادامه می‌نویسد:

 

«ما، در خیلی جاهای دنیا شهره‌ایم به میهمان‌نوازی...

چند جوان ۱۲ روز پیش توی شمال ایران فیلیپ گردشگر آلمانی را به طرز وحشیانه‌ای کتک زدند. او می‌گوید اجازه نمی‌دهد این رفتار وحشیانه سفر فوق‌العاده‌اش را تحت تأثیر قرار بدهد. تلخ‌تر اینکه فیلیپ به‌تازگی از سرطان نجات‌یافته بود و در کمک به کمپین سرطانی‌ها این سفر را آمده بود.

این جهانگرد آلمانی بعد از رهایی از سرطان، یکی از اهدافش آشنایی بافرهنگ‌های مختلف بوده، ‌‎الآن به‌جز اینکه بافرهنگ ما آشنا شد، فهمید که جاهایی هست که میتونه از سرطان هم خطرناک‌تر باشه.»

 

 

 

اخاذی 15 هزار دلاری میزبان تهرانی از فلیپ و خانواده‌اش

صبا راد مجری تلویزیون و همسر مانی رهنما امروز صبح در صفحه اینستاگرام خود با خبر بدرقه فلیپ تا فرودگاه امام خمینی، نوشت:

 

حتماً خیلی از شما ماجرای فلیپ، دوچرخه‌سوار آلمانی توریستی که تصمیم می‌گیره بعد از نجات از بیماری سرطان با فروش پیانو (ایشون نوازنده پیانو هستن) به چند کشور سفر کنه (با رکاب زدن) و پیام شکست سرطان رو به همه بیماران مبتلابه سرطان در کشورهای مسیر رکاب زدنش بده. شنیدین در ادامه مسیرش که به ایران می‌رسه متأسفانه در شمال کشور بیش از ده نفر می‌ریزن روی سرش و ضمن دزدی اموال و دوچرخه‌اش تا می‌تونن می‌زننش. خبر بد اینکه فلیپ وقتی به دزدها می‌رسه تلفنی در حال صحبت با مادرش بوده و مادر طفلکیش تمام اون دقایقی که بچه‌اش داشته کتک می‌خورده می‌شنوه و به هر شکلی که می‌شد خودش رو می‌رسونه ایران.

فلیپ هم به تهران منتقل می‌شه و در بیمارستان بستری می‌شه از اونجایی که همسرم مانی رهنما دوچرخه‌سوار هم هستن تصمیم میگیرن برن بیمارستان عیادت و دلجویی از فلیپ که این موضوع خیلی فلیپ رو خوشحال می‌کنه بعد از مرخص شدن از بیمارستان روز یکشنبه فلیپ اومد آموزشگاه موسیقی ما و هیچ‌وقت لحظه‌ای که پای پیانو نشست و با بغضی عجیب و غم‌انگیز شروع به نوازندگی کرد، از ذهنم پاک نمیشه و چندساعتی کنار مانی موند و گپ زدن و ساز زدن و خلاصه ... میگه من باید برم مانی ازش میپرسه خوب الآن با خانواده کجا هستین. فلیپ میگه یه خانواده ایرانی برای چند روز پذیرای ما هستن و ماهم خیالمون راحت می‌شه و ازش خداحافظی می‌کنیم و میره...

متأسفانه قسمت غم‌انگیز بعدی سفرش دیروز رقم‌میخوره...من و مانی مشغول کار توی آموزشگاه بودیم که فلیپ زنگ زد و تقاضای کمک کرد از اونجایی که توی شمال دندونای فلیپ رو خرد کرده بودن و اینجا تحت عمل قرار گرفته و حرفهاش خیلی واضح نبود مانی بهش گفت فلیپ لوکیشن بده من بیام پیشت (ساعت هفت غروب) می‌رسه به فلیپ که ساعت دو بامداد پرواز داره... اون خونواده بخاطر چند روز حضور این چهار نفر (فلیپ، دوستش، مامان فلیپ، دوست مامانش) پانزده هزار دلار! طلب میکنن و میگن تا این پول ندیدن حق ندارین از خوونه ما برین بیرون. در واقع گروگان میگیرن این بنده های خدارو.

مانی با پلیس تماس میگیره و منم توی آموزشگاه که از فرط ناراحتی سردرد شدید شده بودم زنگ زدم به زهرا جان خاتمی که زبان آلمانی میدونه به کمکون بیاد و زهرا هم موضوع رو برای پدرشون میگن و ایشون هم محبت میکنن با همسر زهرا جان به مانی ملحق میشن و خلاصه با حضور پلیس که واقعا ازشون ممنونم و دوستان خوب از جمله آقاحامد موفق میشیم فلیپ و خانواده‌اش رو از دست اون خانواده! نجات بدیم. منم خودمو بهشون رسوندم و دیدیم حالا که اینقدر اینجا اذیت شدن و حق مردم ما این نیست ازمون به این بدی یاد بشه تصمیم گرفتیم خودمون ببریمشون فرودگاه امام؛ البته بگم دل توی دلمون نبود که مبادا از پرواز جا بمونین چون فلیپ امروز در مونیخ باید سریع بستری بشه و تحت عمل جراحی قرار بگیره...

... خلاصه رسیدیم فرودگاه و اونجا با رفتاری بسیار شایسته و مهربان از هواپیمایی ایران ایر و ترکیش ایر روبه رو شدیم (ماجرای فلیپ رو شنیده بودن) و ازشون خداحافظی کردیم و من و مانی بهشون گفتیم:
‏we are really sorry for what happened to you. Iran is a good country with kind people. we hope you forget this bad memory and remember the good parts
اونا هم با اشک و لبخند ازمون خداحافظی کردن و رفتن. من و‌مانی هم حدود ساعت چهار صبح به خوونه برگشتیم با ذهنی پر از سوال...»

 

 

کی وقت کردیم اینقدر گرگ بشیم


مژده لواسانی دیگر مجری صداوسیما در این باره می نویسد: ماشالا عزیزان هموطن، خاطرات بی نظیری رقم زدند برای این بی نوا، البته ادعای مهربانی و انسان دوستیمون به هرحال گوش فلک رو هم کر میکنه و احساسمون هم اینه که برترین نژاد عالم هستیم! ما کِی وقت کردیم اینقدر گرگ بشیم نمیدونم!

 


انتهای پیام/#
 

مرتبط ها